نقل قول از یک دوست :
تو جاده شمال بودم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده!
منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه، یه جوری نگام می کرد انگار منتظر بودپیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم!
بعد از یه دقیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگاه به من کرد یه نگاه به تابلوی محل عبور حیوانات اونور جاده،بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت!
این حرکتش از فحش هم بدتر بود...فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه !!!! :D
موضوع مطلب :